به جای ابتدا بگوييم نخست
به جای ابتدایی ترین بگوييم ساده ترین
به جای ابتلاء بگوييم دچاری
به جای ابتکار بگوييم نوآوري
به جای ابدیت بگوييم همیشگی
به جای ابن سینا بگوييم پور سینا
به جای اتباع بگوييم شهروندان
به جای اتحاد بگوييم همبستگی
به جای اتفاق افتاد بگوييم رخ داد
به جای اتفاق افتادن بگوييم رخ دادن
به جای اتفاقات بگوييم رویدادها
به جای اتوماتیک بگوييم خودکار
به جای اتومبیل بگوييم خودرو
به جای اجتناب بگوييم دوری
به جای اجتناب ناپذیر بگوييم پیشگیری ناپذیر
به جای اجرت بگوييم دستمزد
به جای اجناس بگوييم کالاها
به جای اجیر بگوييم صمزدور
به جای احترام بگوييم ارج
به جای احتمالا بگوييم شاید - چه بسا
به جای احتیاج بگوييم نیاز
به جای احتیاط بگوييم پروا
به جای احدی بگوييم هیچکسی
به جای احسان بگوييم نکویی
به جای احسنت، براوو یا باریکلا بگوييم آفرین
به جای احضار کردن بگوييم فراخواندن
به جای احضارشدن بگوييم فراخوانده شدن
به جای احیانا بگوييم شاید
به جای اخاذی بگوييم زورگیری
به جای اخبار بگوییم تازه ها
به جای اختراع بگوییم نوآوری
به جای اختلاط بگوییم درهمی
به جای اختناق بگوییم خفگی - فشار - تنگنا
به جای اخذ بگوییم دریافت
به جای اخطار بگوییم هشدار
به جای اخلاف بگوییم جانشینان
به جای اخوت بگوییم برادری
به جای اخوی بگوییم برادر
به جای اخيرالتأسيس بگوییم نوبنیاد - نوساز
به جای اخیرا بگوییم به تازگی
به جای ادوار بگوییم دوره ها
به جای اذیت بگوییم آزار
به جای ارائه طریق کردن بگوییم پیشنهاد کردن
به جای ارائه کرد بگوییم رو کرد، تقدیم کرد
به جای اراضی بگوییم زمین ها
به جای ارامنه بگوییم ارمنیان
به جای اربعین بگوییم چله
به جای ارتجاع بگوییم واپسگرایی
به جای ارتعاش بگوییم لزرش
به جای ارتفاع بگوییم بلندی
به جای ارزاق بگوییم خواروبار
به جای ارسال کردن بگوییم فرستادن
به جای ارشد بگو بزرگتر
به جای ارفاق بگو آسانگیری
به جای ارکان بگو پایه ها
به جای ارکستر بگو همنوازی
به جای اریکه بگو تخت
به جای اریکه فرمانروایی بگو تخت فرمانروایی
به جای از اوایل بگو از آغاز
به جای از این جهت بگو از این رو
به جای از این طریق بگو از این روش
به جای از این قبیل بگو از این دست
به جای از این نظر بگو از این رو
به جای از آن جمله بگو از آن میان
به جای از آن روز به بعد بگو پس از آن روز
به جای از جانب بگو از سوی
به جای از جمله بگو از دسته - از آنگونه
به جای از حیث بگو از دید
به جای از طرف دیگر بگو از سوی دیگر
به جای از طریق بگو از راه
به جای از قدیم بگو از دیر باز
به جای ازدواج بگو زناشویی
به جای اساس بگو بنیاد
به جای اساسنامه بگو بنیادنامه
به جای اساسی بگو بنیادی - بنیادین
به جای اسبق بگو پیشین
به جای اسپری بگو افشانه
به جای استبداد بگو تکسالاری - خودکامگی
به جای استحصال بگو برداشت
به جای استحضار بگو آگاهی
به جای استحقاق بگو شایستگی - سزاواری
به جای استحمام بگو خودشویی
به جای استحکامات بگو سنگربندی ها
به جای استدعا می کنم بگو خواهش می کنم ، درخواست می کنم
به جای استراتژی بگو راهبرد
به جای استراتژیک بگو راهبردی
به جای استراحت کردن بگو آسودن - درازکشیدن
به جای استراق سمع بگو شنود
به جای استرداد بگو واپسدهی
به جای استشمام بگو بو کردن- بوییدن
به جای استشهاد بگو گواهی
به جای استعفا بگوييم کناره گیری
به جایاستعمال بگوييم کاربرد
به جای استفاده ازبگوييم به کارگیری
به جای استفاده بگوييم کاربرد
به جای استقامت بگوييم پایداری
به جای استقبال بگوييم پیشواز
به جای استقرار بگوييم برپایی
به جای استقلال بگوييم خودسالاری
به جای استمرار بگوييم ادامه يا پیوستگی
به جای استناد بگوييم گواهمندی
به جای استنباط بگوييم برداشت
به جای استهزاء بگوييم ریشخند
به جای استهلاک بگوييم فرسایش
به جای استیجاری بگوييم کرایه ای
به جای استیضاح بگوييم بازخواست
به جای استیلاء بگوييم چیرگی
به جای اسرار بگوييم رازها
به جای اسراف بگوييم ریخت و پاش يا زياده روي
به جای اسطوره بگوييم افسانه
به جای اسقاطی بگوييم ناکارآمد